برای هویج
دوست عزیزی به اسم هویج پیغامی خصوصی برایم گذاشته که به نظرم با توجه به اسم مستعار نویسنده لزومی به خصوصی بودن نداشت. اما متن پیام هویج:
«شما شریک دزدی یا رفیق قافله؟ تکلیفت با ادبیات معلوم نیست ها...با کدوم جریانی؟پست مدرنی ؟کلاسیکی؟ مدرنی ؟رمانتیکی ؟سور رئالی ؟رئالی ؟ ... از آب گل آلود هم خوب بلدی ماهی بگیری...از اون ترک های مارمولک..»
خدمت دوست عزیزم عرض کنم من نه شریک دزدم و نه رفیق قافله. من به علت لذت زیاد خواب صبحگاهی جامانده از کاروانم. بسته به این که چه کسی نگاهم می کند تعبیر خود را دارد شریک دزد، رفیق قافله، ماهیگیر، مارمولک و...
اما در مورد اینکه با کدام جریانم! هیچ کدام از این مکاتبی که گفتی ربطی به من ندارند. من بعضی وقتها به خیال خودم داستان می نویسم و در این نوشته ها سعی ام این است که نوشته ام داستان باشد؛ مستقل مستقل. همین!
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم آبان ۱۳۹۱ ساعت 11:2 توسط سلمان کریمی
|